تکان های چین به اقتصاد جهانی - زنگ قلاب بافی

با تور چین سفری خاطره انگیز را تجربه کنید و از قدیمیترین تاریخچه آسیا دیدن کنید و از دیوار چین در پکن عبور کنید و به نمایشگاه گوانجو رفته و در خیابانهای شانگهای قدم بزنید.

به گزارش خبرنگاران، سقوط ناگهانی شاخص های سهام در بورس های اروپایی مانند فرانکفورت، پاریس و لندن در روز پنج شنبه 17 دی به دنبال کاهش شدید نرخ سهام در بازار بورس های شانگهای وشن ژن و بسته شدن آنها از سوی دولت چین به منزله زنگ خطری برای اقتصاد دنیای در باره پیامدهای نزول اقتصادی این قدرت اقتصادی دنیای تلقی می گردد. در یک هفته گذشته این دومین باربود که چین معاملات را در بورس شانگهای و بورس شن ژن به علت سقوط شدید شاخص ها متوقف کرد. کاهش بی سابقه و ناگهانی 7 درصدی ارزش شاخص سهام موسوم به CSI300 موجب شد دولت چین در اقدامی به اصطلاح موج شکنانه در برابر موج بحران اقتصادی، مبادرت به چنین اقدامی نماید.

با این وجود، آسیب پذیری اقتصاد چین همچنان پا برجاست. در واقع با توجه به افزایش نگرانی ها در باره ادامه بحران اقتصادی کنونی درچین و تحت تأثیر قرار دریافت دیگر بازارهای اقتصادی منطقه ای و بین المللی، دولت چین چاره ای ندید جز اینکه با دخالت گسترده در این فرایند جلوی خسارت های میلیاردی را با این اقدام سد کند. این اقدام در مرحله نخست توانست جلوی میلیاردها دلار خسارت به اقتصاد چین به عنوان اقتصاد دوم دنیا را بگیرد، چرا که بورس شانگهای در خاتمه سال میلادی گذشته با 4، 9 درصد کاهش ارزش و بورس شن ژن با 63 درصد کاهش ارزش روبه رو شده بود. به طور کلی شاخص های سهام بازارهای بورس چین از اواسط ماه ژوئن 2 15 به شدت سقوط نموده و فرایند نزولی را در پیش گرفته اند.

با توجه به سهم قابل توجه چین در اقتصاد دنیای و مراودات بسیار گسترده شرکت های غربی با چین و سرمایه گذاری های وسیع غربی ها در آن کشور، طبیعتاً نزول اقتصادی این کشور بزرگ آسیایی تأثیرات مستقیم بر اقتصاد دنیای به ویژه اقتصادهای شرق آسیا، اروپا، امریکا و کشورهای گروه بریکس دارد. چین در دو دهه گذشته رشد اقتصادی چشمگیری را به ثبت رساند و توانست در سال2014 مقام دومین اقتصاد بزرگ دنیا پس از امریکا را با فراوری ناخالص داخلی بیش از 10 تریلیون و355 میلیارد دلاری به دست آورد.

بدین ترتیب چین در یک دهه آینده از امریکا پیشی می گیرد و سکوی اول اقتصاد دنیا را از آنِ خود می نماید. اقتصاد چین هم اکنون 16، 5 درصد کل فراوری ناخالص داخلی دنیا را به خود اختصاص داده است. اکنون و پس از کند شدن شتاب اولیه توسعه اقتصاد چین، به نظر می رسد این کشور باید با واقعیات تلخی دست و پنجه نرم کند. در واقع اگر دولت چین در اجرای اصلاحات اقتصادی و اقتصادی پیروز عمل نکند، طی سال های آینده با کاهش رشد اقتصادی روبه رو خواهد شد. چین اکنون با مازاد ظرفیت فراوری و افت تقاضا در بازارهای بین المللی روبه رو است.

با این حال این فقط چینی ها نیستند که نگران شرایط موجود اقتصاد این کشور و چشم انداز آینده آن هستند. به ادعای بعضی تحلیلگران، رکود اقتصادی چین و سقوط شدید در بازار سهام این کشور منادی یک بحران نیست، اما نشانه لزوم انجام تعدیل های ساختاری برای دومین اقتصاد بزرگ دنیا است. هر گونه نقصانی در فرایند رشد اقتصادی چین یا کاهش فراوری و مصرف آن می تواند ضربات بزرگی به دیگر اقتصاد های دنیا اعم از اقتصاد های شرق آسیا، اروپا، خاورمیانه و حتی امریکا وارد کند. هرچند فرآیند انتقال قدرت سیاسی در چین به آرامی انجام شد، اما اقتصاد چین همچنان ناپایدار، نامتوازن و بی ثبات است. در واقع چین با مسائل مختلفی روبرو است که یکی از مهم ترین آنها عدم توازن میان مناطق ساحلی و مرکزی چین است و همینطور تفاوت بسیاری نیز میان مناطق شهری و روستایی به چشم می خورد.

اقتصاد صادرات محور چین باعث شده در سال های اخیر بیشتر کارخانه های چینی در مناطق ساحلی شکل بگیرند و به همین خاطر این مناطق رشد قابل توجهی نموده اند، در حالی که مناطق مرکزی چین چنین توسعه ای را تجربه ننموده اند. همچنین پس انداز بسیار و مصرف کم بخش خصوصی، نابرابری ثروت و مسائل زیست محیطی به عنوان چالش های پیش روی اقتصاد چین محسوب می شوند. چین اکنون به گرفتاری دیگری یعنی کاهش فراوری صنعتی نیز دچار شده است که این خود به گسترش شرایط رکودی منجر می گردد.

با توجه به فرایند منفی اقتصاد چین نگرانی ها در این باره افزایش یافته است. در عین حال شرایط کنونی چین می تواند تبعات و پیامدهای عظیمی برای همسایگان این کشور در شرق آسیا و نیز بر شرکت های اروپایی و امریکایی که در این کشور سرمایه گذاری نموده اند و نیز متحدان این کشور در گروه بریکس بگذارد، به ویژه اینکه بعضی دیگر از اعضای بریکس مانند روسیه نیز با توجه به تحریم های غرب با دشواری های متعددی دست و پنجه نرم می نمایند.