انفکاک ذهنی؛ اختلالی با ظاهری ساده اما باطنی هولناک
به گزارش زنگ قلاب بافی، در حیطه روان شناسی، اصطلاح انفکاک ذهنی معمولا گویای عدم وجود ارتباط شناختی کارآمد میان افکار، خاطرات و اعمال است. این عدم ارتباط می تواند به هویت یابی شخص آسیب بزند و دیدگاهی که نسبت به دنیا اطراف دارد را به اندازه قابل توجهی دستخوش تغییر کند. در این راستا، ابتلا به اختلال تجزیه هویت، که در گذشته با نام اختلال چندشخصیتی (اختلال هویتی منفک) شناخته می شد، یکی از بارزترین علائم بروز انفکاک ذهنی محسوب می گردد. با این وجود، انفکاک ذهنی همواره باعث بروز اختلال های شخصیتی نمی گردد و ممکن است با شدت های متفاوتی ظهور یابد.
اگر انفکاک فکری به گونه ای کارآمد درمان نگردد، می تواند مسائل فراوانی را در رابطه با انجام کارهای روزمره و برقراری ارتباط با اطرافیان ایجاد کند. فراگرفتن مکانیسم های دفاعی برای مدیریت وقایع استرس زا و پرتنش می تواند قدم بسیار مناسبی در جهت بهبود این پدیده باشد.
در این مقاله از خبرنگاران مگ، ابتدا به توصیف پدیده انفکاک فکری و معرفی علائم و دلایل بروز آن می پردازیم و سپس 3 راه حل علمی برای بهبود و مقابله با پیشرفت علائم آن ارائه می کنیم. با ما همراه باشید.
انفکاک فکری چیست؟
بر اساس تعریف ارائه شده در نسخه پنجم دفترچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی (DSM-5)، انفکاک فکری معمولا با پدید آمدن اخلال یا وقفه در ضمیر خودآگاه، هویت، حافظه، ادراک کلی، احساسات، کنترل حرکتی و رفتارها همراه است. بروز این اختلال باعث تجزیه و نابودی ارتباط موجود میان اجزای تشکیل دهنده مراکز شناختی مغز می گردد که ممکن است چندین دقیقه یا چندین سال گریبان گیر فرد مبتلا باشد . در شرایط حاد، انفکاک فکری می تواند درک کلی فرد از محیط پیرامون و اطرافیان را به شدت تغییر دهد و باعث ایجاد ترس بسیار از برقراری ارتباط و حاضر شدن در میان دیگران گردد.
از حیث روان شناختی، انفکاک فکری می تواند نوعی مکانیسم دفاعی غیرارادی برای مقابله با عوارض اضطراب شدید ناشی از وقوع سوءاستفاده جسمی یا روانی محسوب گردد. هنگامی که به روح و روان آسیب شدید وارد گردد، انفکاک فکری به عنوان یک راه حل فوری برای فرار از شرایط سخت بروز پیدا می نماید و جلوی تمرکز کردن روی محرک های بسیار قوی داخلی و خارجی، که تراماهای متعددی را برای فرد ایجاد می نمایند، می گیرد. حدود 73 درصد از افرادی که متحمل رنج های سنگین می شوند، انفکاک فکری را بلافاصله پس از وقوع حوادث ناخوشایند تجربه می نمایند.
آنچه اهمیت دارد توجه به این واقعیت است که انفکاک فکری فقط یک راه حل آنی برای مقابله با احساسات بسیار غیرقابل هضم است و در طولانی مدت هیچ سودی به فرد نمی رساند. در واقع، مبتلا بودن به انفکاک فکری به مدت طولانی می تواند باعث بروز تغییرهای گسترده شخصیتی، تضعیف و از بین رفتن حافظه و ناکارآمدی احساسی گردد.
انفکاک فکری چگونه بروز پیدا می نماید؟
بروز انفکاک فکری در هر فرد و بسته به تجربه ها و احساساتی که متحمل آن ها شده اند فرق دارد، اما آنچه معمولا رخ می دهد، جدا شدن از واقعیت و تجربه کردن سختی بسیار برای درک آن است. به عبارت دیگر، فرد احساس می نماید که در حال قدم گذاشتن روی یک لایه یخی نازک است که ممکن است هر ثانیه بشکند و او را به ورطه ناامیدی و پوچی بکشاند.
در چنین مواقعی، فرد هویت خود را گم می نماید و انگار به کل فراموش می نماید که کجا است و چه کسانی او را احاطه نموده اند. بسیاری از کسانی که تجربه انفکاک فکری را داشته اند، آن را واقعه ای قلمداد می نمایند که کالبد را دربرنمی گیرد و دیدگاهی بسیار عجیب نسبت به زندگی ارائه می دهد. در بعضی مواقع، انفکاک فکری می تواند به گونه ای رفتارها، هویت و شخصیت فرد را تغییر دهد که تمیز دادن او از فردی که همواره بوده عملا ناممکن گردد! این پدیده می تواند حین وقوع یک اتفاق دردناک یا چندین روز یا هفته پس از آن رخ دهد و خاطرات فرد از واقعه اتفاق افتاده را به نحوی دستکاری کند که با واقعیت تطابق نداشته باشد.
علائم وقوع انفکاک فکری
علائم بروز این پدیده شدت ها و انواع گوناگونی دارند و می توانند به صورت جسمی یا فکری ظاهر شوند. بعضی از مرسو ترین علائم به توضیح زیر هستند.
علائم فکری
- سردرگمی و سرگیجه
- احساس عدم تعلق به محیط اطراف
- تضعیف یا از بین رفتن حافظه
- سختی در به خاطر آوردن وقایع یا جزییات آن ها
- نارسایی هیجانی (سختی در تشخیص یا شناسایی احساسات)
- بروز تغییرات ناگهانی در رفتار
- بروز تغییرات گسترده و غیرقابل توجیه در احساسات
علائم جسمی
- کاهش حساسیت حواس پنج گانه به محرک های خارجی (مخصوصا درد)
- بروز احساس کم وزنی، خالی بودن و شناور بودن
- بالا رفتن ضربان قلب
- سرگیجه و حالت تهوع
- عوارض وقوع انفکاک فکری
انفکاک فکری می تواند کاملا غیرمنتظره رخ دهد. برای مثال، این پدیده ممکن است حین رانندگی، درس خواندن، امتحان دادن یا صحبت با دیگران اتفاق بیفتد و جهت فکر را به کل عوض کند . جدای از خطرهایی که این حواس پرتی ها ایجاد می نمایند، انفکاک فکری در صورت شدت یافتن می تواند عوارض بسیار جدی تری را در پی داشته باشد. بعضی از این عوارض به توضیح زیر هستند.
- کم خوابی/بی خوابی: ریشه وقوع این عارضه در تضعیف حافظه است. افرادی که به این نوع کم خوابی/بی خوابی دچار می شوند، معمولا هیچ جزییاتی را در رابطه با زمان به خواب رفتن یا بیدار شدن . به یاد نمی آورند. احتمال وقوع خواب گردی هم در این افراد بیشتر از دیگران است.
- خود دگربینی: این اختلال زمانی رخ می دهد که فرد با افکار، احساسات، بدن و حتی زندگی خود احساس بیگانگی می نماید. به عبارتی، شخص احساس می نماید که در حال نظاره خود از فضایی خارج از کالبدش است.
- مسخ واقعیت: در این شرایط، دنیا پیرامون و افرادی که در آن حضور دارند غیرواقعی به نظر می رسند. درک این عدم واقعیت بسیار سخت است، چراکه مغز سعی می نماید به فرد بفهماند که همه چیز واقعی است، اما در آن واحد از باور داشتن به آن عاجز می ماند.
- تغییر شخصیت: انفکاک فکری در شرایط حاد می تواند به بروز تغییرات بسیار محسوسی در شخصیت و رفتارهای شخص منجر گردد. ممکن است شخص حتی صدایش را هم برای تطبیق دادن خود با این شخصیت نو تغییر دهد و رفتارهایی از خود بروز دهد که هیچوقت سابقه نداشته است!
دلایل وقوع انفکاک فکری
برخلاف بسیاری از دیگر اختلال های روحی و روانی، عامل وراثت نقش بسیار کمرنگی در بروز پدیده انفکاک فکری ایفا می نماید. بنابراین، دلایل وقوع این پدیده به اندازه قابل توجهی به تجربیات فرد در زندگی و وقایع دردناکی که تجربه نموده بستگی دارد. روان شناسان معتقدند که وقایع سرشار از تراما (مخصوصا در سنین کودکی، نوجوانی و جوانی) بارزترین دلایل وقوع پدیده انفکاک فکری هستند.
ترامای دوران کودکی می تواند ناشی از سوءاستفاده جسمی و روانی دیگران، نادیده گرفته شدن، در معرض دعوا و جروبحث اطرافیان قرار گرفتن، تصادف های فیزیکی و وقوع فجایع طبیعی باشد. اختلال های دیگری مانند صرع، ضربه مغزی و تومورهای مغزی هم می توانند وقوع انفکاک فکری را تشدید نمایند.
ازآنجایی که انفکاک فکری معمولا با پدید آمدن اختلال های روحی و روانی دیگری همراه می گردد، می توان مصرف داروهایی همانند کتامین و فِن سیکلیدین که روان گردان و منفک نماینده هستند را محرکی قوی برای تشدید آن محسوب کرد. به طور کلی، داروهای ضدافسردگی، ضداضطراب و خواب آور هم می توانند تأثیر مشابهی داشته باشند. اختلال های خواب هم می توانند احتمال بروز انفکاک فکری را به اندازه قابل توجهی افزایش دهند.
یافته های علمی نشان داده اند که انفکاک فکری می تواند زمینه ساز بروز اختلال های روحی و روانی بسیاری باشد. بر اساس مطالعه ای که در سال 2017 صورت گرفت، حدود 7 درصد از جمعیت دنیا، بدون اینکه اطلاعی داشته باشند، در مقطعی از زندگی دچار انفکاک فکری شده اند. در نسخه پنجم دفترچه راهنمای تشخیصی و آماری اختلال های روانی، اختلال های زیر مرتبط با انفکاک فکری شناخته شده اند.
- اختلال تجزیه هویت
- اختلال فراموشی
- اختلال خوددگربینی
- اختلال های انفکاکی
- اختلال گسستگی عاطفی
- اختلال اضطراب پس از سانحه (PTSD)
- اختلال سوءمصرف مواد (دارویی یا مخدر)
- اسکیزوفرنی
- اختلال شخصیت مرزی
- اختلال وسواس فکری-عملی
- افسردگی
- اختلال اضطراب اجتماعی
3 راه حل اساسی برای درمان انفکاک فکری
با وجود اینکه انفکاک فکری ریشه قدرتمندی در وقایع آسیب زایی دارد که به مرور زمان و در طول زندگی به روح و روان آسیب وارد نموده اند، هنوز هم راه حلهایی اساسی برای بهبود یا پیشگیری از پیشرفت علائم آن وجود دارند. به خاطر داشته باشید که این راه حلها ممکن است برای همه افرادی که از این اختلال رنج می برند مناسب نباشد، چراکه فرایند بهبود هر شخص با دیگری فرق دارد و افراد با طرزفکرهای مختلفی با پدیده بهبود روبرو می شوند. در ادامه، 4 مورد از این راه حلها معرفی شده اند.
1. مراجعه به روان درمانگر
باید اعتراف کرد که اختلال انفکاک فکری پیچیده تر از آن است که با راه حلهای ساده و دم دستی درمان گردد. بنابراین، مراجعه به روان درمانگر بیش از آنکه یک توصیه باشد، ضرورت است. به کارگیری شیوه های درمانی نوینی همانند رفتار درمانی شناختی (CBT) یا رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) می توانند در طولانی مدت بسیار مؤثر واقع شوند. به خاطر داشته باشید که هر چقدر نسبت به شیوه های درمان روح و روان فکر بازتری داشته باشید، شانس بیشتری برای بهبود یافتن و بازگشت به جهت طبیعی زندگی خواهید داشت.
2. ثبت واقعیت های زندگی
انفکاک فکری در تغییر دادن واقعیت و جلوه دادن آن در یک قالب فانتزی بسیار عالی عمل می نماید. بنابراین، کوشش برای ثبت واقعیت های زندگی و مراجعه به آن ها برای یادآوری وقایع ملموس راه حلی هوشمندانه است. اگر از ضعف حافظه رنج می برید، حتما یک دفترچه خاطرات روزانه با خود داشته باشید تا وقایع کلیدی روزمره را در آن یادداشت کنید. به همین دلیل، فعالیت های دیگری همانند عکس گرفتن از مکان ها و افراد آشنا و موردعلاقه، ثبت رویدادهای مهم زندگی و به قلم درآوردن احساسات و افکار هم بسیار سودمند هستند. بر اساس مطالعه ای علمی که در نیمه اول سال 2022 انجام شد، آنالیز محیط اطراف و اطمینان حاصل کردن از امنیت داشتن هم نقش بسیار مهمی در بهبود انفکاک فکری ایفا می نماید.
3. به کارگیری شیوه های مناسب برای بازگرداندن آرامش به فکر
بازگرداندن آرامش به فکر باعث می گردد تا مغز ارتباط از دست رفته با واقعیت را بازیابد و فرایند پیشرفت این اختلال را کند کند. بعضی از شیوه های آرامش بخش فکری در ادامه معرفی شده اند.
- بو کردن رایحه هایی که حس و حال نوستالژیک و آرامش بخشی دارند.
- خواندن کتاب شعر یا داستان موردعلاقه که شخص را به یاد خاطرات شیرین میندازد.
- حضور در جمع، مخصوصا در میان بچه ها، که به شخص فرصت می دهد ارتباطات دلگرم نماینده برقرار کند.
- رفتن به مکانی که معمولا نقطه امن شخص است و با حضور در آن آرامش زیادی پیدا می نماید.
به همین دلیل، به کارگیری شیوه های خودمراقبتی ساده ای همانند داشتن و حفظ برنامه خواب منظم، ورزش کردن به صورت روزانه، داشتن تغذیه مناسب و مقوی و وقت گذراندن در طبیعت هم می تواند در کمرنگ کردن علائم انفکاک فکری بسیار مؤثر واقع گردد.
حرف آخر
انفکاک فکری یکی از سختترین و پیچیده ترین اختلال های روانی است که بشر می تواند با آن روبرو گردد. در کنار آسیب های بسیار جدی که در اثر ابتلا به این اختلال به فکر وارد می گردد، دید منفی جامعه نسبت به افرادی که از انفکاک فکری رنج می برند بهبود را سختتر هم می نماید. اگر شما هم یکی از قربانیان این اختلال هستید، به خاطر داشته باشید که تنها نیستید. سعی کنید در وهله اول، به متخصص مراجعه کنید و با جدی گرفتن شیوه های درمانی، شیوه زندگی خود را دستخوش تغییری مثبت کنید.
این مطلب فقط جنبه آموزش و اطلاع رسانی دارد. پیش از استفاده از توصیه های این مطلب حتما با یک متخصص مشورت کنید. برای اطلاعات بیشتر بیانیه برطرف مسؤولیت خبرنگاران مگ را بخوانید.
منبع: Psychcentral
منبع: دیجیکالا مگ